روزی فکر می کردم اگر او را با غریبه ای ببینم
شهر را به آتش می کشم
ولی امروز حاضر نیستم کبریتی روشن کنم
تا ببینم او کجاست...
...............
لعنتی من! هنوزم مهمی !
کاش نبودی...
هر وقت اینقدر دوستم داشتی که خواستی به خاطر من
جلوی همه وایسی
حتی خود من
شاید اون روز...
.............
لعنت به این امید لعنت...
بابا آب داد*
*بابا نان داد*
*بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد*
*بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد*
*خالی نشد.خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند*
*دخترها زن شدند، زن ها مادر شدند و خط خوردند*
*و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد.*
*مامان، زوجه*
*مامان، ضعیفه*
*مامان، عفیفه*
*مامان غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید
و
رفت بیرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند.*
* بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد
بابا اخم کرد. بابا فحش داد.آخر بابا ناموس دارد .پشت سر ناموسش حرف بود.
مامان، کار
مامان، پیکار*
*مامان، تکرار. مامان، بیدار. مامان، دار، سنگ مامان،شهلا.مامان، دلارام.
مامان،افسانه،لیلا*
*بابا نان می دهد و فوتبال خیلی دوست دارد*
*بابا رونالدو را از مامان بیشتر دوست دارد*
*بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زاید. مامان با درد می زاید.
مامان
شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می شود، پیر می شود*
*بابا زن گرفت. صیغه بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد*
*مامان رفت. صیغه یعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت
کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان
باید
با آبرو باشد
آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد،
نان
بدهد
بابا "پرسپولیس" را دوست دارد
بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد
مامان، کار
مامان، پیکار
مامان، سرشار از پیکار
مامان، زندان، بیمار، تب دار*
*بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد*
*مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق
نفقه
دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه ،نفقه و آزادی
ندارد.
بابا کله پاچه را از زن های زیر پل هم بیشتر دوست دارد*
*مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟ پس
چرا
ماما تب دارد؟! بابا نمی بیند
نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد
باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند
بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،
بایدخدا را شکر کنیم...روزی هزار بار
.........................
یه کم دیره
ولی مامان جون روزت مبارک!
خوشحالم که حرفام آرومت کرد!
حتی فکر کردن به هق هق گریه هات و یاد زخم هایی که به خودت زدی دیوونه ام می کنه
ولی خوشحالم که تونستی با خودت کنار بیای
زندگی ادامه داره بدون من! بدون عشق قدیمی ات !
اینقدر به تو گفتم به خودت اهمیت بده که کم کم خودمم باورم شد!
شاید واسه همین جرات کردم تموم کنم! تمام تعلق خاطری که تنها بهونه زندگیم بود ...
خوش به حالت کسی را داشتی براش بلند بلند گریه کنی
خوش به حالت کسی بود که حتی تونستی جلوش زار بزنی
صدای بلند هق هقت هنوز توی گوشمه ...
همیشه کنار همه توی سخت ترین شرایطشون بودم . حتی تو! توی لعنتی وقتی از همه دنیا می بریدی کارت- خانواده ات و .. می گفتی تو تنها کسی هستی که حرفامو می فهمی و درکم می کنی و حرفات آرومم می کنه ...
اینقدر که می تونم همه را آروم کنم کاش می تونستم خودمو آروم کنم
.............
خدایا بنده هاتو توی بدترین شرایطشون تنها نذاشتم توی تنهاییام تنهام نذار
سخته بود ولی بالاخره تصمیمو گرفتم از همون موقع دارم گریه می کنم
نمیدونم چی در انتظارمه
هیچی نیست که بتونه بغضمو تموم کنه
فقط مجبورم این جا گریه نکنم
..........
+ یاد فرشته افتادم!!!
ـ فرشته کیه؟!!!!!
+ خدا وقتی زن را آفرید فرشته گفت: ااااااا خدا این که گونه اش چیکه می کنه؟!!!!
ـ (یعنی تابلوئه گریه کردم!!!)
........