روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

دنبال چیز تازه ای میگردی؟!! 

 ــــــــــــــــــــــــــــ

هی گوشیتو نگاه می کنی! ایمیلت را چک میکنی و جی میل و بلاگ و مسنجر و... 

نه همه چی مثل همیشه است... 

نه مطلبی برای خواندن نه حرفی برای گفتن   

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

همه اش تکرار است و تکرار...

نظرات 2 + ارسال نظر
آقاپسر یکشنبه 4 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ http://www.aghapesar.ir

خیلی آشناس اینکارا و این حالت ...

اره راست میگی:(
میدونی موقع نوشتنتن دقیقا یاد اون پست تو افتادم
به تو گفتم شاید از بیکاریه!
ولی حالا می بینم کلی کار سرم ریخته و بازم...
تو خودت فهمیدی مال چیه؟!

راستش هنوزم خوب نشدم:(

آقاپسر سه‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ق.ظ http://www.aghapesar.ir

دلیلش دقیقا انتظار ه انتظار یه اتفاق ... ولی خودتم نمیدونی این اتفاق چیه یا اصلا قراره اتفاق بیافته یا نه ... بی خیال ... البته مال من اینجوریه فک کنم ... تورو نمیدونم ...

مراقب خودت باش
فعلا ...

فکر کنم منم همین طوری بودم
گاهی این حسه میاد دیگه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد