دلم واسه یه هوای پاییزی ناز و سرد تنگ شده
واسه خش خش برگایی که با دقت زیر پام له میکنم تا از قلم نیفتن
و شاخه های بلندی که پر شده از برگای قرمز و زرد
یه هوای مه گرفته و سرد
دستاتو توی جیب کاپشنت فرو کنی و شونه هاتو بدی بالا و لباتو تا توی یقه بسته کاپشن پایین بیاری و هوای سرد تمام راه نفست و پر کنه
بهش میگن هوای دو نفره
ولی تنهایی!
و بدون خاطره و نوستالژی هم می چسبه !
البته تنهایی دقیقا با همین شرایط ها...!
یه نمه سرد شه هوای دونفره هم حس میکنی.
اتفاقا میخام یه نفره باشه...
اینجوری راحتترم:)
عجب !!!
مثل این که امروز حسابی دلت گرفته ها!!!!
من با روز های برفی حال می کنم.
اووووووووووووهوم خیلی زیاد
برف هم خیلی خوبه ولی بارون یه چیز دیگه است...
آخ می دونم چه هوائی را می گوئی، از آن هواهائی که حتی خدا را هم نمی خواهی داشته باشی، بدون فکر و بدون دلهزه فقط غدم بزنی و هوای کاچشنت بخورد تو دماغت و لپت گل بیاندازد و مسیر خانه را بروی
تنهای تنهای تنها
البته خدا که هست...
کاش فرصتش بود و پیش می اومد...
ـــــــــــــ
راستی آقا بابک املات خیلی ضعیفه ها
شما هم مثل من یه کیبورد لاتین داشتی و فارسی تایپ می کردی وضعیتت بهتر نبود :-)
اتفاقا منم با کیبورد لاتین تایپ می کنم:دی