روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

وقتی باید حتی واسه محبت کردن روی دلت یه سرپوش بذاری 

نذاری زیادتر از یه حدی بشه 

 

وقتی نمی خواهی وابسته بشی  

وقتی نمی خواهی وابسته بشه 

نظرات 3 + ارسال نظر
بابک سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 04:42 ب.ظ

شاید این طور باشد که تو می گوئی

دقیقا همینطوره

مرتضی چهارشنبه 19 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:55 ق.ظ http://omid-e-naomid.blogsky.com/

این هایی که گفتی خیلی سختند!!!
اما بعداً جدایی رو ساده تر می‌کنند!!!

ولی در کل کار من یکی نیستند!!!

اینا سخت نیست دوست من عذابه

این که از حالا یه تلخی بی پایان و شروع کنی ٬ نه از پایان...

خودم پنج‌شنبه 20 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ق.ظ http://ne3a.blogsky.com

میفهمم به خدا میفهمم..
خیلی سخته
چرا؟
آخه چرا؟
نمیشه راحت گفت
آخه این وابستگی لعنتی چیه!
بهار وحشتناکه!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد