روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزهای طولانی ِ طولانی


نظرات 4 + ارسال نظر
مریم شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:51 ب.ظ

وقتی حال آدم خوبه روز توی یه چشم به هم زدن شب میشه!
امان از وقتی که یه چیزی رو دلت سنگینی میکنه...هر ثانیه‌ش به اندازه‌ی یه قرن میگذره!

اره روزا طولانی تر م میشه وقتی جمعه میاد...

مرتضی شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 08:16 ب.ظ http://omid-e-naomid.blogsky.com/

واقعاً بعضی روز ها برای آدم تموم نمیشن!!
خیلی سخته!!
درکت میکنم....

اوهوم
مرسی از همدردیت:)

بابک یکشنبه 23 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:29 ب.ظ

کجائی شما؟

الان در این وبلاگ حضور دارم

بابک دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ق.ظ

می گما ـ جسارتا خیلی ببخشین خیلی شرمندم به خدا
تولدتون مبارک باشه بهار خانم - خیلی هم مبارک باشه

واااااااااااای مرسی بابک جان
مرسی که یادت بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد