این روزها زندگی را آروم و بی دغدغه می گذرونم
به دور و برم که نگاه می کنم می بینم دوستام با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنن که هر چی من بخوام بگم ناشکریه...
همه چی روبراهه، شاید ایده ال نیست ولی این ارامشو با هیچی عوض نمی کنم
فقط یه چیزی هست که نمیذاره خیلی راحت باشم اونم دغدغه های دوستامه که امیدوارم هرچه زودتر حل بشه:)
بهار...
حالم خیلی بده
برگشتی مریم جان. زیارتت قبول
چرا بد عزیزم .خدا نکنه . چی شده؟:(
کدوم دغدغه کدوم دوستات؟
شما که بابک جان برو دنبال شیرینی
صداشم در نیار!
هستن دوستایی همین دور و برا که...
بعد دعا کن :/ خیلی اوضاع تخیلی شده :/
تخیلی؟!!!
یعنی چی؟
ااااا ! (با کسره) خیلی وقت بود نگفته بودی بعد
سلام بهارم
بیا به آدرسی که گذاشتم
:)
اوضاع تخیلی یعنی اینکه به خاطر نیفتادن مجبوری درس بخونی (: زن و زندگیت رو هوا باشن، تازه حوصله هم نداشته باشی، تو همین گیر و ویری از چپ و راست بهت فشار بیاد، بعد همه هم بفهمن که تو کدوم جناح سیاسی قرار داری و بخوان هدایتت کنن (:
نخیلی تخیلیه دیگه (:
من نفهمیدم اینایی که گفتی ارتباطش با این پست چیه

ولی من که فکر نکنم تو قابل ارشاد شدن باشی