روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

شمع و پروانه

شمع 

 

     اگر پروانه را سوزاند 

    

                           خیر از خود ندید 

             

            آه عاشق 

 

    زود گیرد دامن معشوق را...

بارانی باید تا که رنگین کمانی برآید

حرمت اعتبار خود را

هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن

که ما هر یک یگانه ایم

موجودی بی نظیر و بی تشابه

 

و آرمانهای خویش را

به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن

تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت

چگونه معنا می شود

 

از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر

بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که در زندگی خویش

که بی حضور آنان، زندگی مفهوم خود را از دست می دهد

 

با دم زدن در هوای گذشته

و نگرانی فرداهای نیامده

انگشتانت فرو لغزد و آسان هدر شود

 

هر روز، همان روز را زندگی کن

و بدین سان تمامی عمر را به کمال زیسته ای

 

و هر گز امید از کف مده

آنگاه که چیز دیگری

برای دادن در کف داری

 

همه چیز در همان لحظه ای به پایان می رسد

که قدمهای تو باز می ایستد

و هراسی به خود را مده

از پذیرفتن این حقیقت که

هنوز پله ای تا کمال فاصله باشد

تنها پیوند میان ما

خط نازک همین فاصله است

 

برخیز و بی هراس خطر کن

در هر فرصتی بیاویز

و هم بدینسان است که به مفهوم  شجاعت

دست خواهی یافت

 

آنگاه که بگویی دیگر نخواهمش یافت

عشق را از زندگی خویش رانده ای

عشق چنان است که هر چه بیشتر ارزانی داری، سرشارتر شود

و هر گاه که آن را تنگ در مشت گیری، آسان تر از کف رود

پروازش ده تا که پایدار بماند

 

رؤیاهایت را فرومگذار

که بی آنان زندگانی را امیدی نیست

و بی امید، زندگی را آهنگی نباشد

 

از روزهایت شتابان گذر مکن

که در التهاب این شتاب

نه تنها نقطه ی سرآغاز خویش

که حتی سرمنزل مقصود را گم کنی

 

زندگی مسابقه نیست

زندگی یک سفر است

و تو آن مسافری باش

که در هر گامش

ترنم خوش لحظه ها جاریست.

 

نانسی سیمس (Nancye Sims)

میشه یه روز...!!!

میگه: یعنی میشه توی این دنیا کسی باشه که عاشق رنگ و حالت چشمام نشه و به عمق نگاهم دل ببنده؟!!!!

 میشه کسی از رنگ لبام تعریف نکنه و به حرفایی که میگن گوش کنه و عشق اونا را درک کنه؟!!  

 میشه کسی به ظاهرم توجه نکنه و قلبمو ببینه؟ 

 

میشه؟میشه؟!!! 

 

 

 

واقعا نمیدونم!!! 

دنیای نامهربونیه !

با آدمهایی نامهربونتر! ! ! 

 

 

و اعتماد یه اشتباه بزرگه !و از اون بدتر دل بستن!!!! 

دل بستن به ادمایی که معیار علاقه اشون به تو خط و خال ظاهرته و بس!

کم کم یاد می گیری!

کم‌کم تفاوت ظریف میان نگه‌داشتن یک دست
و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت
این‌که عشق تکیه‌کردن نیست
و رفاقت، اطمینان خاطر
و یاد می‌گیری که بوسه‌ها قرارداد نیستند
و هدیه‌ها، عهد و پیمان معنی نمی‌دهند.و شکست‌هایت را خواهی پذیرفت
سرت را بالا خواهی گرفت با چشم‌های باز
با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
و یاد می‌گیری که همه‌ی راه‌هایت را هم‌امروز بسازی
که خاک فردا برای خیال‌ها مطمئن نیست
و آینده امکانی برای سقوط به میانه‌ی نزاع در خود دارد
کم کم یاد می‌گیری
که حتی نور خورشید می‌سوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
بعد باغ خود را می‌کاری و روحت را زینت می‌دهی
به جای این‌که منتظر کسی باشی تا برایت گل بیاورد
و یاد می‌گیری که می‌توانی تحمل کنی
که محکم هستی
که خیلی می‌ارزی.و می‌آموزی و می‌آموزی
با هر خداحافظی
یاد می‌گیری

باز هم تنهایی...!!!!

من به آمار زمین مشکوکم 

 

 

اگر این سطح پر از آدمهاست 

 

 

پس چرا این همه آدم تنهاست...!!!