روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

سراب رد پای تو...

سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد 

کجا دستاتو گم کردم که پایان من اونجا شد  

کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم 

که هرشب هر دستاتوبه آغوشم بدهکارم  

تو با دلتنگی های من،تو با این جاده همدستی 

تظاهر کن ازم دوری ،تظاهر می کنم هستی 

 تو آهنگ سکوت تو، به دنبال یه تسکینم 

صدایی تو جهانم نیست فقط تصوری می بینم ... 

یه حسی از تو در من هست، که میدونم تو را دارم 

واسه برگشتنت هر شب در رو باز میذارم 

 

....

نظرات 3 + ارسال نظر
آرش پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 09:35 ب.ظ http://manihastam.blogsky.com

کم کم این سه نقطه هاتو برچین و خودتو تعریف کن

سعی میکنم

م‍ـ س‍ـ ی‍ـ ‍ـح پنج‌شنبه 23 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 10:24 ب.ظ http://Masiih.ir

:)) سعی می‌کنم!
موفق باشید...

[ بدون نام ] چهارشنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 02:32 ق.ظ http://bluerealx.blogfa.com

ممنون که برام نظرتو گذاشتی صفحه را درست کردم.خوب زیاد هم ایرادی نبود چون تازه کارم

خوب من پیشنهاد دادم!
به هر حال موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد