روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

میون یه دو راهی بد جوری موندم 

همه اش به ادامه تحصیل فکر می کنم و میگم بی خیال کار بشم 

از اون طرف میدونم برای فوق خوندن خیلی هم راحت نیست. و قبول شدنش هم و بعد از همه مهم تر هزینه هاش....  

 

راستش ناراضی بودن از جو کاری جدیدم بیشتر مصرم کرده برای این تصمیم و اینکه همیشه دوست داشتم فرصتی باشه برای ادامه دادن...

نظرات 2 + ارسال نظر
دکتر خودم یکشنبه 28 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 04:53 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

اگه بتونی دانشگاه ملی روزانه قبول شی که هزینه‌ای نداره.

اگه گفتن که خیلی ساده است آقا میثم ولی قبولش شدنش به این آسونیا نیست...
ولی اگه تصمیمم قطعی بشه تمام تلاشمو می کنم...

دکتر خودم سه‌شنبه 30 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 06:41 ب.ظ http://porpot.blogsky.com

بابا این خواهر من یه سال نشست تو خونه، خودش رو کشت، بعد قبول شد (بعد از ۲ سال دوری از درس)، درسته که سخته ولی میشه (قبول دارم که خیلی هم سخته)،
البته به رشته‌تون هم ربط داره که چقدر پذیرش داره (مثلن رشته خواهر من فقط ۷۰تا میخواد :دی ولی رشته‌ی خود من ۱۵۰۰تا هاهاها :دی)،
اگه بخواین میشه مطمئنا :)

منم که گفتم با تلاش زیاد میشه!!
حالا تو اون ادمی که باید تلاش کنه و همت داشته باشه را پیدا کن:دی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد