روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

روزنه

دلم فریاد می خواهد،ولی در انزوای خویش چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب...

91-25


نیستی و نبودنت مرا به تردید میکشاند
!
و پر می شوم از مشت مشت حرف های نا گفته ...

از قطره قطره بغض های نشکسته ...
نیستی نبودنت مرا راهی جاده ی بی تفاوتی میکند ...

باید گذر کنم!
عبورم را ببخش ..

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد