-
[ بدون عنوان ]
شنبه 8 خردادماه سال 1389 18:16
دیگر طاقت ندارم مثل تو که دل نداری
-
دلم گرفته
شنبه 8 خردادماه سال 1389 18:05
دلم گرفته دلم عجیب گرفته است و هیچ چیز، هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمی رهاند .............. دلم گرفته و تکرار این دروغات داره دیونه ام می کنه؟! تا کی ادامه میدهی؟ میگی من غریبه نیستم؟ نگو ! تو را خدا نگو غریبه نیستم این حرفت بیشتر اتیشم میزنه. آخه چه مرگمه؟ اگه می خوام بسوزی پس چرا نمی تونم تحملش کنم؟ چرا نمی تونم...
-
بازم دروغ؟!!!
شنبه 8 خردادماه سال 1389 17:59
حداقل یه جایی بذار که بتونم قسم قرانتو باور کنم !!!!
-
گذر زمان
پنجشنبه 6 خردادماه سال 1389 11:11
زمان به ما نشون میده برای بعضی چیزها جایگزینی نیست!!!! هر چی میگذره بیشتر متوجه می شم هیچکی نمی تونه جاتو بگیره . . یادته تو هم اینو گفتی
-
خدایا
چهارشنبه 5 خردادماه سال 1389 16:31
شایدم من اشتباه می کنم !!!!! منظورت اینی نبود که من فهمیدم شایدم میگی صبور باش خدایا بهم بگو من دیگه نمی تونم صبر کنم بگو... .......... تصمیم گرفتم این حالت مسالمت آمیزو !!!! ترک کنم. ولی خوب بعضی چیزا را نمیشه عوض کرد
-
۴خرداد...
سهشنبه 4 خردادماه سال 1389 16:23
امروز...
-
حس های خوب
دوشنبه 3 خردادماه سال 1389 18:40
اصلا چه معنی داره وقتی یه نفر ادعا می کنه با اون یکی کاری ندارن ازش شاکی بشه ؟!!! بعد چه معنی داره اون یکی زنگ بزنه از دل اولی دربیاره؟ و تا کلمه اشتی را نشنیده بی خیال نشه؟!!!!! خدایی تکلیفمون با خودمونم روشن نیستا !!!!! ................... نمیدونی چه حس خوبی داشتم وقتی بهم نشون دادی اون عکسی ۱ که من بهت دادم بک...
-
دو روز مونده تا...
یکشنبه 2 خردادماه سال 1389 15:30
خدایا فقط دو روزه دیگه مونده.. یادته که نرفته؟ قولتو میگم ...... امروز داشتم از دستت از عصبانیت دیوونه میشدم. تو اسم این کارو میذاری شوخی کوچولو؟!!!!!!!!!!!!!!!!! میدونی که من حساسم؟!!! یه کاری نکن که...
-
چشم به راهی دوخته ام که..
شنبه 1 خردادماه سال 1389 15:01
مانده ام میان هوا و زمین به دلم گوش کنم منتظر بمانم ... بروم بگویم چه درد بدی است این انتظار... ...... گاهی فکر می کنم خیلی عجیبه این همه حس مختلف را توی یه روز یا یه ساعت به تو یا بقیه یا این دنیا دارم هر چی سعی می کنم نا امید باشم - فراموش کنم -ننویسم تا فراموش بشه یا... نمیشه تو هنوز اینجایی توی تمام فکرم و توی...
-
بهانه ای برای ماندن!!!
چهارشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1389 16:43
پر از دلیل و بهانه برای رفتن!!!! ولی همیشه چیزی هست که پابندت کند...
-
هراس
سهشنبه 28 اردیبهشتماه سال 1389 08:54
هر بار که کودکانه دست های کسی را گرفتم گم شدم آنقدر که در من هراس از گرفتن دستی است هراس از گم شدن نیست
-
سراب رد پای تو...
پنجشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1389 12:48
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد کجا دستاتو گم کردم که پایان من اونجا شد کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم که هرشب هر دستاتوبه آغوشم بدهکارم تو با دلتنگی های من ، تو با این جاده همدستی تظاهر کن ازم دوری ، تظاهر می کنم هستی تو آهنگ سکوت تو ، به دنبال یه تسکینم صدایی تو جهانم نیست فقط تصوری می بینم ... یه حسی از تو...
-
دلتنگی
چهارشنبه 22 اردیبهشتماه سال 1389 17:12
تو واقعاْ دلت تنگ نمیشه؟!!!!!!!!!!!!!! چه سوال مسخره ای!! خوب حتما نمیشه دیگه!!!
-
خاطره
سهشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1389 14:41
خاطره ی شادیهای دیروز تلخ ترین غمی است که امروز دارم!!!
-
ظالم
سهشنبه 21 اردیبهشتماه سال 1389 14:35
باور کن گناهت بیش از ان است که بدانی . . . قلبم یخ زده
-
شمع و پروانه
دوشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1389 17:55
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را...
-
بارانی باید تا که رنگین کمانی برآید
دوشنبه 20 اردیبهشتماه سال 1389 14:47
حرمت اعتبار خود را هرگز در میدان مقایسه ی خویش با دیگران مشکن که ما هر یک یگانه ایم موجودی بی نظیر و بی تشابه و آرمانهای خویش را به مقیاس معیارهای دیگران بنیاد مکن تنها تو می دانی که « بهترین » در زندگانیت چگونه معنا می شود از کنار آنچه با قلب تو نزدیک است آسان مگذر بر آنها چنگ درانداز، آنچنان که در زندگی خویش که بی...
-
میشه یه روز...!!!
یکشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1389 16:53
میگه: یعنی میشه توی این دنیا کسی باشه که عاشق رنگ و حالت چشمام نشه و به عمق نگاهم دل ببنده؟!!!! میشه کسی از رنگ لبام تعریف نکنه و به حرفایی که میگن گوش کنه و عشق اونا را درک کنه؟!! میشه کسی به ظاهرم توجه نکنه و قلبمو ببینه؟ میشه؟میشه؟!!! واقعا نمیدونم!!! دنیای نامهربونیه ! با آدمهایی نامهربونتر! ! ! و اعتماد یه اشتباه...
-
کم کم یاد می گیری!
یکشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1389 15:37
کمکم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت اینکه عشق تکیهکردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند و هدیهها، عهد و پیمان معنی نمیدهند . و شکستهایت را خواهی پذیرفت سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه و یاد میگیری...
-
باز هم تنهایی...!!!!
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1389 17:01
من به آمار زمین مشکوکم اگر این سطح پر از آدمهاست پس چرا این همه آدم تنهاست...!!!
-
دنیای این روزای من!!!
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1389 15:42
دنیای این روزای من هم قد تن پوشم شده اینقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده تنها مدارا می کنی دنیای عجب جایی شده هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می کنم آینده ی این خونه را با شمع روشن می کنم در حسرت فردای تو تقویممو پر می کنم هر روز این تنهاییو فردا تصور می کنم هفت سنگ این روزای من حتی...
-
تمام می شود این روزهای طولانی
شنبه 18 اردیبهشتماه سال 1389 15:01
تازگیها چه ساده از هم می پاشم ... چه زود... !!! تنهایی ، درد بزرگی است چراغ ها را خاموش کن لعنتی .. . شاید بعضی چشمها ، حوالی شانه های تو ، میهمانی از جنس بغض را به انتظار نشسته باشند نیستی .... آنقدر نیستی که انگار هیییییییییچوقت نبوده ای می دانم ... دل نازک شده ام .. به تلنگری می شکنم .. می خواهم به همان حصار سرد و...
-
دریغ مدار
پنجشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1389 13:12
دریغ مدار وقتی می توانی بگو قبل از اینکه فرصت ها از دست برود مگر این دل کوچک و گنجشکی چه از قلب دریایی تو می خواهد بگو ... عشق بورز ... دوست بدار... این بار تو فاصله ها را بردار ... ******** دلم برای با تو بودن تنگ شده
-
زندگی
پنجشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1389 09:18
مهم نیست که در زندگی چه داری بلکه مهم این است که چه کسی را داری...!!!!
-
سخت ترین دیدار
پنجشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1389 08:43
سخت ترین دیدار.... دیدار اونی که به جای همه عشقی که بهش دادی یه قلب زخمی برات یادگار بذاره و تو نگاهش کنی و باز مثل روزه اول دلت بلرزه و حس کنی هنوزم دوستش داری ... بخوای همه تنهایی رو که به امید برگشت دوبارش تحمل کردی تو گوشش فریاد کنی اما حتی نتونی ........ به چشماش نگاه کنی که بفهمه با همه بدی هاش هنوزم با همه قلبت...
-
بهشت
پنجشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1389 08:33
وقتی دوست داری زمان نگذرد، . . . در بهشت هستی !